۱۳۸۶ دی ۱۸, سه‌شنبه

شک درباره ی وجود خدا

مردی به آرایشگاه رفت تا موهایش را کوتاه کند. مثل همیشه با آرایشگر گپ می زد تا اینکه چشمشان به خبری در روزنامه درباره ی کودکان سر راهی افتاد. آرایشگر گفت : <<می بینید؟ این فاجعه نشان می دهد که خدا وجود ندارد>>

_ <<چه طور؟>>

_<<روزنامه نمی خوانید؟ مردم رنج می کشند، بچه ها را سر راه می گذارند، همه جور جنایتی انجام می دهند. اگر خدا وجود داشت، رنج وجود نداشت.>>

مشتری به فکر افتاد اما کار آرایشگر تمام شده بود و تصمیم گرفت این گفت و گو را ادامه ندهد. درباره ی مسائل ساده صحبت کردند و بعد دست مزد آرایشگر را داد و رفت.
اما اولین چیزی که دید گدایی بود با موهای بلند و ژولیده. بی درنگ به آرایشگاه برگشت و به آرایشگر گفت: <<می دانید که آرایشگرها وجود ندارند؟>>

_<<چه طور ممکن است؟ من خودم آرایشگرم!>>

مرد اصرار کرد: <<وجود ندارند، اگر وجود داشتند هیچ کس نباید موی بلند و ژولیده می داشت. آن مرد را در آن گوشه ببین!>>

_<<مطمئن باش که آرایشگر ها وجود دارند اما این مرد هرگز نمی آید اینجا.>>

_<<دقیقا! خدا هم وجود دارد اما مردم نزد او نمی روند، اگر به دنبالش بگردند کم تر تنها می مانند و آن همه بدبختی در دنیا وجود نخواهد داشت.>>




۱ نظر:

ناشناس گفت...

salam manam kaveh.midoni khastam aval dar morede masaele asheghane ke neveshte bodi sohbat konam.vali te chizi be khateram omad inke eshghe har chi ke hast behtarin ehsase donyast.vaghti peydash kardi dige mohem nist baghiye chi began to faghat az nazare khodet behesh negah mikoni in tabiate adame.be nazare man oon hamon ghesmate gomshodeye adame age peydash kardi vaghean khosh be halet chon ma hamamon donbaleshim ke betonim khodemono kamel konim mesle khodam.baraye inam inja nazar dadam ke khastam begam az in dastani ke taarif kardi kheyli khosham omad.inam begam ke aslan ta be hal hes kardi khoda dar kenaret bashe va dare bahat ye kari ro anjam mide?midoni vaghean ehsase aliyye hast.amma shayad faghat ye ehsase to chi fekr mikoni?khoda ta be hal tarafe to bode ya mokhalefe to??????????